مرسانا مرسانا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

سالهای رنگین من

سالی که گذشت

این اخرین پست سال نود و سه هست که مینویسم سالی که گذشت پر از اتفاقات هم ناگوار و هم خوش بود البته هنوز هم چند روز به اتمامش رسیده . ما عادت داریم سالی که هنوز هیچی در موردش نمیدونیم نه از اتفاقاتش نه از پیشامدهاش رو به هم تبریک بگیم در صورتی که باید وقتی سال به اتمام رسید به هم تبریک بگیم اون زمانی که چشم در چشم هم نگاه کنیم و ته قلبمون خوشحال باشیم از اینکه دل همدیگرو نشکستیم اون زمانی که وقتی همدیگر و میبوسیم و در اغوش فشار میدیم و لفظی به هم سال نو رو تبریک میگیم قلبا هم همین طور باشه اون لبها به بدی هم گواهی نداده باشه اون لحظه است که میتونیم خوشحال باشیم و اتمام سال قبل رو به هم تبریک بگیم ما ادمهای عجیبی هستیم با دل پر کینه با بغضی فرو...
24 اسفند 1393

چگونه فرزندان خود را تایید کنیم

1.با دقت در رفتارها و کارهای مثبت انها میتوان عبارات زیر را به کار برد: { عباراتی که نمایشگرز پذیرش هستند  از نحوه برخوردت با مشکلات خوشم میاد  نظرت درباره این مساله چیه {عباراتی که نمایشگر اعتماد و کوشش و پیشرفت هستند من به قضاوت تو اعتماد دارم  کار مشکلی است اما مطمعنم تو از عهده ان بر میایی  به نظر میاد خیلی زحمت کشیدی و کلی وقت صرف فکر کردن درباره این موضوع کرده ایی  { عباراتی که بر کمکها محاسن فردی و قدرذانی تمرکز دارند  متشکرم خیلی به من کمک کردی کار مرا خیلی ساده کردی  من در ان مورد احتیاج به کمک تو دارم  منابع : والدین موثر فرزند مسول نویسنده :دکنر دان  ...
12 اسفند 1393

افزایش احساس ارزشمندی و لیاقت

تو میتوانی  در برخورد و رفتار با فرزندانمان باید به پیامهایی که به انها ارسال میشود دقت کنیم  زمانی که از فرزند خود عیب جویی میکنید علی رغم تصور شما که فکر میکنید اگر نقاط ضعف و کمبودهای انها رو مرتب تذکر دهید در جهت پیشرفت انها گام برداشته اید رفتار شما دقیقا نتیجه عکس خواهد داشت و رفتارهای انها نیز بدتر خواهد شد زیرا یکی از نیازهای اساسی هر انسانی احترام است . مثلا زمانی که به او میگویید تو چه قدر تنبل و دست و پا چلفتی هستی در واقع پیام شما این است که بیشتر دقت و تلاش کن اما فرزند شما این پیام دلسوزانه را دریافت نمیکند بلکه از شما متنفر میشود و تصوری منفی در ذهن او شکل میگیرد و این پیام به او ارسال میشود که فردی بی ارزش &nb...
11 اسفند 1393

اموزش جنسی به کودکان

من از اینکه کسی مرسانا رو بخواد به زور ببوسه خوشم نمیا  د ولی متاسفانه نمیشه به کسی چیزی گفت  مردم تحمل این جور حرفها رو ندارن . تنها چیزی که میتونم بگم دخترکم نمیخواد ببوسه اونم با لحنی که به کسی بر نخوره واسه اینکارم دلیل دارم اول از همه به نظر دخترم اهمیت میدم و برام قابل احترامه من حتی اگه خودم میخوام ببوسمش ازش اجازه میگیرم دوم از همه به نظر من بهداشتی نیست سوم از همه دوست دارم مرسانا به ارزش وجودی خودش پی ببره و برای جسمش احترام قایل بشه و اخر از همه مطلب پایینه که واقعا بهش اعتقاد دارم . قابل ذکره که دخملی من اصولا همه رو میبوسه حتی تو خیابون که داریم میریم اگه بچه ایی ببینه بدو بدو میره و بوسش میکنه حالا اون بچه میخواد هر ...
17 بهمن 1393

برد و باخت در بازی

در بازیهای دو نفره همیشه این سوال پیش میاید که ایا باید در بازی برنده شویم یا بگذاریم کودک مان در بازی ببرد؟در بازیهایی که یرد و باخت در انها معنا دارد سه بار انجام میدهیم . هر بازی را بار اول به کودک اجازه دهید که شما را ببرد . این برد کمک میکند تا اعتماد به نفسش افزایش یابد . بچه ها واقعا باور میکنند شما را در بازی برده اند .همچنین این برد باعث میشود کمی تخلیه هیجانی شود و اگر از شما خشمی جمع کرده است مقداری از ان خشم با شکست شما تخلیه خواهد شد.  بار دومی که بازی میکنید بهتر است در بازی کودک را ببرید . این باخت به او کمک میکند که مفهوم شکست را دریابد نه شنیدن را یاد بگیرد و کم کم متوجه این امر شود که گاهی انسان تمام تلاشش را میکند ...
17 بهمن 1393

دوباره بازی

بازی تقویت حواس کودک با این  بازی که  حافظه لمسی اش به چالش کشیده میشه و از تجربه هر چیز و سطحی  که قبلا با ان در ارتباط بوده لذت میبره . هدف بازی حدس از طریق لمس اجسامی است که در کیسه یا کیف  قرار دارند.وسایلی که من داخل کیسه گذاشتم وسایلی بود که مرسانا توانایی ادا کردنش رو داشت در اصل خود بازی اینه که از قبل وسایل رو به کودک نشون بدیم ولی من این کار رو نکردم و بدون اینکه مرسانا ببینه تو کیسه گذاشتم. مرسانا دستش رو داخل کیسه میکرد و اون شی رو لمس میکرد و من میپرسیدم چیه مامان ؟ اونم جواب میداد . وسایلی که من گذاشتم ( سی دی . عروسک کوچولو. موبایل . قاشق و...ومتاسفانه نتونستم عکس زیاد بگیرم چون باید کیسه رو نگه م...
15 بهمن 1393

دوباره بازی

مرسانا کلا به میوه علاقه نداره اگه یک خورده از تفاله میوه تو دهنش بشه از دهنش در میاره واسه همین ما با هزار ترفند بهش میوه میدیم اونم میوه ای که خودش دوست داره   مثلا پرتقال رو اکثر اوقات با قاشق میخوره و اگه یک خورده از تخم و ترکه پرتقال تو دهنش باشه از توی دهان مبارک پرتاب میکنه بیرون و یک اهی میگه که انگار چی تو دهنش رفته   هر چی هم میگیم عزیزم اینم جزئی از پرتقال باید بخوری تو دهنت آب میشه افاقه نمیکنه تا اینکه یک روز به فکرم رسید یک کارهایی با پرتقال انجام بدم بلکه دخملی از الاغ شیطان تشریف بیارن پایین   من همیشه میوه رو میدم مرسانا بو بکشه بعد بهش میدم بخوره هم بویاییش تقویت میشه هم اشتهاش واسه خوردن اون ...
14 بهمن 1393

کنکاش

تا قبل از اینکه مادر بشم به تنها چیزی که فکر نمیکردم تغییر در خودم بودم شاید از خیلی گزینه های اخلاقی خودم آزرده خاطر بودم ولی با یک جواب خودخواهانه فیصله پیدا میکرد خوب من همینم دیگه نمیتونم که خودم رو تغییر بدم اصلا چرا باید تغییر کنم اما حالا چی ؟ جای تعجب داره به چه چیزی فکر میکنم چرا دائم در حال کنکاش خودم هستم چرا دائم در حال محاسبه خودم هستم چرا شبها که میخوام بخوابم اولین چیزی که به ذهنم خطور میکنه ارزیابی رفتارهای روزانه خودمه چه اتفاقی واسه من افتاده تمام وجودم تغییر و تحول میخواد حتی اگه در خلوت کار اشتباهی انجام بدم خودمو سرزنش میکنم چه قدر انتقاد پذیر شدم چه قدر صبورتر از قبل شدم چه قدر خلاق تر از قبل شدم . وقتی باید الگوی کسی د...
9 بهمن 1393