مرسانا مرسانا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

سالهای رنگین من

مهربان باش

        یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود هزاران شمع دیگررا روشن کند مثل مهربانی که هیچ وقت با تقسیم شدن کم نمی شود زیباست که ببینی کسی میخندد وزیباتر اینکه بدانی خودت باعث خنده اش شده ای.   ...
26 بهمن 1392

هیس

 دیشب تونستم بعد از چند وقت فیلم ببینم خیلی مشتاق بودم که فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند رو ببینم که بالاخره دیشب این توفیق نصیبم شد ولی خیلی روحمو آزار داد شاید اولین فیلمی بود که باعث شد گریه کنم نه واسه صحنه های غم انگیزش بلکه واسه مظلومیت جنس دختر بی کس بودن دختر اسیب پذیر بودن دختر . به فیلم که نگاه میکردم یادم می افتاد که من هم دختر دارم من هم یک جنس اسیب پذیر دارم  و این چه قدر وظیفه منو سنگین میکنه به یاد مادرانی افتادم که شاید با دیدن این فیلم خاطرات تلخی تو ذهنشون تداعی بشه و قلبشونو به درد بیاره ... چه قدر سخته مادر باشی و درد فرزندتو ببینی و نتونی کاری کنی فقط خودتو سرزش کنی که ای کاش کمی فقط کمی حواسم جمع بود . بهت...
10 دی 1392

سخن دکتر علی شریعتی

 دخترکم   از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند! زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند ! زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند . پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند.   ...
16 مهر 1392

به خاطر بسپار دخترم.....

نازنینم:  آنقدر قوي باش كه بتواني با روزگار روبرو شوي. آنقدر ضعيف باش تا بتواني قبول كني كه نمي تواني همه ي كارها را به تنهايي انجام دهي . و در مقابل كساني كه به كمك تو احتياج دارند بخشنده باش . در مورد نياز هاي شخص ات صرفه جو و قانع باش . آنقدر عاقل باش تا قبول كني در مورد همه چيز آگاهي نداري . آنقدر ساده باش كه به معجزه اعتقاد داشته باشي . شادي هايت را با ديگران تقسيم كن . در غم و اندوه ديگران شريك شو . راهنماي افرادي باش كه خود را گم كرده اند . من میدانم تو بهترین خواهی شد دخترم ...
9 ارديبهشت 1392

برای تو که بهترینی

دختر نازم:   مي خواهم برايت بهترين دوستي باشم كه تاكنون داشته اي. مي خواهم كه گوش جان به سخنانت بسپارم؛ حتي اگر در مشكلات خود غرق شده باشم، آن گونه كه هيچ كس تاكنون چنين نكرده. مي خواهم تا هر زمان كه مرا طلبيدي در كنارت باشم، نه اكنون، بلكه هر زمان كه خودت مي خواهي. مي خواهم رفيق شفيقت باشم، مي خواهم تو را به اوج برسانم. خواه توانش را داشته باشم، خواه از انجام آن ناتوان باشم. مي خواهم به گونه اي با تو رفتار كنم كه گويي اولين روز تولد توست نه آن روز خاص، كه تمام روزهاي سال. به حرف هايت گوش خواهم داد. نصيحتت مي كنم. هم بازي ات مي شوم. گاهي اوقات مي گذار...
3 اسفند 1391

    همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا به سوی انجا که بتوانی انسان تر باشی و از انجا که هستی و هستند فاصله بگیری...این رسالت توست.   ...
16 بهمن 1391
1