عروسک قشنگم تولدت مبارک
دختر نازم بیست و یک ماهگیت مبارک
دیگه داری به دو سالگی نزدیک میشی عروسکم از این بابت هم خوشحالم هم نگران اخه به قول بعضی ها بحران دوسالگی البته تو کتابها خیلی خوندم که بچه ها لجباز میشن بهونه گیر میشن تا اینجا که خدا رو شکر خیلی خوب بودی گاهی ممکنه به حرف نکنی ولی خیلی کم پیش میاد
در کل استقلالت زیادتر شده یاد گرفتی کاری رو که دوست نداری انجام بدی میگی نه حق انتخاب واسه خودت قائلی دستور میدی نمیزاری پوشک تو عوض کنم سریع فرار میکنی با هزار ترفند باید این کار انجام بشهدیگه مثل اینکه علائم دوسالگی داره بروز میکنهخیلی شیرین شدی مامی جونم اگه بخوام بنویسم چند صفحه میشه
کلمات زیادی میگی هر چی که بشنوی مثل طوطی تکرار میکنیخیلی باید مواظب حرف زدنمون باشیم گل منعلاقه زیادی به چوب شور داری اگه بزارم فکر کنم یک کارتن چوب شور بخوری وقتی میخوای میگی ا اینا( از اینا) اسمشو نمیتونی بگی .عاشق ماست و بستنی هستی به جای اینکه غذارو با ماست بخوری ماست و با غذا میخوریدخترکم دیگه وقت نمیکنم بیام وبت متاسفانه فکرم هم کار نمیکنه که بنویسم اینقدر مشغول شما هستم که خیلی چیزها رو یادم میره انجام بدم الان که دارم این پست میزارم ساعت نزدیک هفت صبحه اگه بیدار باشی میگی فقط بامن بازی کن عاشق بازی هستی نمیدونم کوچولوهای دیگه هم همینجورین خیلی کم خودت بازی میکنی واسه همین میبرمت پارک تا انرژیت تخلیه بشه در کل واقعا مادری کردن حوصللللللللللللله میخواد باید بدونی کی و چه وقت چه جوری رفتار کنی تا اسیبی از نظر روانشناسی به کوچولوت نخوره و این به نظر من یعنی فداکاری یعنی مادر بودن .
دخترم هر روز عاشقتر از قبلم هرروز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه تمنای وجود تورو دارم نازنینم دوست دارم