مرسانا مرسانا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

سالهای رنگین من

کارهایی که بچه ها بلد نیستند انجام بدهند

1393/11/3 0:01
نویسنده : زهره
271 بازدید
اشتراک گذاری

نوزادان با یک سری توانایی ها ذاتی پا به دنیای ما می گذارند ولی هنوز خیلی چیزها را نمی دانند که باید از طریق تجربه یاد بگیرند. شاید اگر بدانیم که خیلی از کارهایی که به دلیل انجام دادن یا ندادنش کودکان را توبیخ می کنیم در واقع کارهایی است که هنوز بلد نیستند (به مرور زمان همراه با رشد مغز و تمرین و تکرار آن ها را می آموزند) کمتر با آن ها جدل کنیم و از تنش خانه کم کنیم.  

من نمی توانم چیزی را با کسی شریک شوم

نوباوگان زمانی که احساس مالکیت به شیء دارند و حاضر نیستند آن را به دوست خود بدهند در واقع دارند استقلال را می آموزند. و این مرحله ای از رشد کودک است که باید از آن گذر کند درست همانگونه که کودک اول غان و غون می کند سپس صحبت می کند. خردسالان اسباب بازی های خود را سهیم نمی شوند چون هنوز قادر به درک احساسات دوست کوچکش نیست. و درک نمی کند اگر این اسباب بازی مال من است پس چرا باید آن را به کس دیگری بدهم.

من نمی توانم بگویم "ببخشید" و واقعا از کارم پشیمان باشم

کودک درک روشنی از کلمه ی "ببخشید" ندارد. برای گفتن "ببخشید" و درک معنای واقعی آن و گفتنش به هنگام عذرخواهی و ابراز پشیمانی، باید کودک توانایی همدلی و درک احساسات دیگران را داشته باشد که هنوز ندارد.

من یادم نمیاد بهم چی گفتی

اغلب بچه ها تنها چیزهایی را بخاطر می آورند که برایشان مهم است. یک کودک ممکن است فراموش کند که همین الان به او گفتید "تو خانه ندو". بزرگسالان اغلب فراموش می کنند که کودکان در یادآوری مسائل (به علت اینکه مغزشان هنوز در حال رشد است) با مشکل مواجه می شوند.

چند دستورهمزمان را درک نمی کنم

"اسباب بازی هایت را جمع کن، دست هایت را بشور، لباست را بپوش، بیا داریم می رویم خانه ی مادربزرگ" این جمله 4 دستور دارد که کودک تنها قادر به درک و اجرای یکی از آن هاست. اغلب کودکان دستور آخر و یا دستوری که بیش از همه برایشان مهم است یادشان می ماند. در مثال بالا کودک احتمالا دستور آخر را درک می کند و می دود جلوی در. اول به او بگویید اسباب بازی هایت را جمع کن. پس از جمع کردن آنها دستور بعدی را بدهید. با افزایش سن تعداد دستوارت متوالی ای که درک می کند بیشتر خواهد شد.

من دستورات منفی را درک نمی کنم

وقتی کودک شما می خواهد به پریز برق دست بزند. شما به او می گویید نکن. او نمی تواند درک کند که که بر عکس کاری که دارد انجام می دهد چیست. و اگر این دست زدن است، نکن چگونه است، دقیقا باید چه کند و گیج می شود. به جای آن به او بگویید دستت را عقب بکش. یا دستت را از روی پریز بردار.

من اندازه گیری بلد نیستم

وقتی به یک کودک پارچ آب را می دهید تا در لیوان آب بریزد. او در لیوان می ریزد ولی چون هنوز نمی داند تمامی آب درون پارچ در لیوان جا نمی شود به ریختن ادامه می دهد تا اینکه آب سر ریز می شود و روی میز و فرش می ریزد. ولی تجربه برای یادگیری لازم است. صبور باشید.

من نمی توانم یک جا بند شوم

اغلب از بچه ها می خواهیم که ساکت بشینند. مخصوصا در اتوبوس، مطب دکتر، مهمانی ها و... اما بدن آنها به آنها دستور می دهد که وول بخورند. هر عضله ی بدن خردسال به او می گوید حرکت کن، ورزش کن چرا که عضلات و ماهیچه های خردسالان زیر 6 سال با سرعتی سرسام آور در حال رشد می باشد و به تمامی این فعالیت ها نیاز دارند.

هنوز نمی توانم با دیگر بچه ها بازی کنم

کودکان مراحل مختلف رشدی را در زمینه بازی از نظر تعامل می گذرانند. اگر کودک در مرحله بازی فردیباشد، نمی تواند با دیگر بچه ها بازی کند. اگر در مرحله رشدی بازی موازی باشد، تعاملاتش محدود خواهد بود و ... پس مجبورش نکنید. هر وقت بتواند با دیگر بچه ها وارد تعامل می شود.

من فرق واقعیت و خیال را نمی دانم

وقتی کودک کابوس می بیند به او نگویید "فقط خواب بود، ترس نداره که" کودک فرق واقعیت و خیال را تشخیص نمی دهد و کابوس به نظرش کاملا واقعی بوده است و هر چه سعی کنید او را متقاعد کنید که تنها خواب دیده است زیر بار نخواهد رفت. در عوض بغلش کنید و همراه با نوازش موهایش برایش لالایی بخوانید تا خوابش ببرد. پس دیدن فیلم های ترسناک در سنین خردسال به هیچ وجه توصیه نمی شود. و به همین علت است که بازی های تخیلی از نظر کودک کاملا واقعی و جدی است و برای رشد وی حیاتی است.

من نمی توانم با کلمات منظور خودم را بیان کنم

بچه ها معمولا تلاش می کنند تا از طریق بدن و حرکات شان با شما ارتباط برقرار کنند. چرا که هنوز تمامی کلمات لازم برای ابراز احساسات و ناکامی های خود را ندارند. می توانید در چنین زمان هایی کلمات مناسب را به او یادآوری کنید. برای مثال اگر بعد از موفق نشدن در ساخت پازلش آن را پرت کرد. به او بگویید، عصبانی هستی؟؟ اشکال ندارد. برو پازل را بیاور، اینبار با هم تلاش می کنیم درست کنیم.

من نمی توانم صبر کنم

بچه ها را در موقعیتی قرار ندهید که مجبور باشند برای مدتی طولانی برای انجام کاری (سوار شدن تاب یا بازی با یک اسباب بازی) منتظر بمانند. انتظارهای طولانی باعث می شود به حرف شما در ارتباط با رعایت نوبت اعتنا نکنند. بچه ها توانایی انتظار طولانی را ندارند.

من درست و غلط را تشخیص نمی دهم

بچه ها قوانین علت و معلولی را به خوبی درک نمی کنند بنابراین درست و غلط را نیز تشخیص نمی دهند. کودکان خود محور هستند و نمی توانند درک کنند که ندادن اسباب بازی اش به دوستش و ادامه ی بازی با آن غلط است. چون او خود محور است و می داند ادامه ی بازی با اسباب بازی او را خوشحال می کند و نمی تواند درک کند که این کار وی چگونه باعث ناراحتی دوستش می شود و قادر به درک احساسات وی نیست.

من نمی توانم تا وقتی که بتوانم

بچه ها با هم متفاوت هستند. با سرعت های متفاوتی رشد می کنند. بنابراین اگر بچه همسایه که همسن فرزند شماست از پله ها بالا و پایین می رود ولی کودک شما نمی تواند، نگران نشوید! این طبیعی است. حتی فرزندان دوقلوی غیر همسان نیز با یک سرعت رشد نمی کنند.

پسندها (5)

نظرات (0)