بحران دو سالگی
دختر ناز من سلام سلامی به گرمی خورشید و به زیبایی گلها الان که دارم مینویسم شما لالایی عزیز دل من . امشب و دیشب حس کردم دیگه واقعا داری وارد بحران دو سالگی میشی قبل تر که این کلمه رو میشنیدم متعجب میشدم ولی الان واسم ثابت شد که یک بحرانی هست به نام بحران دو سالگی خیلی بهونه گیر شدی امشب با کلی گریه خوابیدی از دو ماه پیش برنامه خواب تو تنظیم کردم و هر شب ربع ساعت ربع ساعت زودتر خوابوندمت تا الان که رسید به ساعت هشت و نیم تا نه . از این موضوع خیلی خوشحال بودم هر چند که از خیلی چیزها گذشتم از مهمونی رفتن از مهمون پذیرفتن تو اون ساعت اما حالا با بهونه گیری هات موندم چی کار کنم ذهنم یاریم نمیکنه حس میکنم هنگ کردم هر بازی ...