سخته نبودن کنار آدمی که اگه کنارشم باشی دلت براش تنگ میشه! مهربانم هرکجا هستی جایت سبز و لبانت پرخنده باد و مرا همین بس که یادت هستم، مثل دیروز... مثل امروز... تا ته فردا...
آموخته ام که خدا عشق است
و عشق تنها خداست
آموخته ام که وقتی ناامید می شوم
خدا با تمام عظمتش
عاشقانه انتظار می کشددوباره به رحمت او امیدوار شوم
آموخته ام اگر تا کنون به آنچه خواسته ام نرسیدم
خدا برایم بهترش را در نظر گرفته است
آموخته ام که زندگی دشوار است
اما من از او سخت ترم.......
دلم برای نگاه هایی که میدیدند تنگ شده است.....
دلم برای برای گوش هایی که میشنیدند.......،برای لبهایی که میخندیدند تنگ شده است،
دلم برای سرود سارها،........برای کلاغ ها تنگ شده است،
برای ارزن های کپه شده روی سنگفرش که غذای یاکریم ها میشد،
برای خرده های نان پشت پنجره،که گنجشکها را میهمان میکرد،
دلم برای خودم تنگ شده است....