مرسانا مرسانا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

سالهای رنگین من

چگونه با فرزند خود رفتارکنیم

آیا رفتار فرزندتان شما را دیوانه کرده است؟ حقیقت این است که اصلاً پدر و مادر بدون اضطراب در هیچ جای دنیا وجود ندارد. و همواره پدر و مادر‌ها نگران سلامتی، بهداشت، روابط، نگرش و رفتار کودک‌شان هستند. همیشه نگران موفقیت آنها در زندگی هستند و دائم به خودشان می‌گویند آرام باش همه‌چیز خوب پیش می‌رود؛ ولی چگونه می‌توان آرام بود وقتی فرزند شما به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و به رفتار شما توجهی نمی‌‌کند. گاهی حتی داشتن یک خانه آرام و روابط صلح‌آمیز به رویایی دست نیافتنی تبدیل می‌شود و احساس می‌کنید هیچ‌گاه به آن دست پیدا نمی‌کنید. «مطمئن باشید زمانی که چیزی را از فرزندتان ب...
25 آبان 1393

دوباره بازی

دختر خوشکلم این روزها از با تو بودن سیر نمیشم روزهایی که میرم مدرسه به قدری دل تنگت میشم که همون در ورودی خونه با کیف و کتاب تو اغوشم میگیرمت و ارامش پیدا میکنم . چه خوب که هستی عروسک شیرین زبونم بازی که امروز میخوام معرفی کنم هم ریاضی رو در بر میگیره و هم یک نوع دست ورزیه  هم خلاقیت کودک رو قلقلک میده هم احساسات کودک رو تقویت میکنه لطفا به ادامه مطلب بروید مواد لازم پنج فنجان ارد معمولی و یک فنجان روغن بچه و یک عدد دخمل کنجکاو ظرف ارد و مقداری روغن بچه رو جلو مرسانا گذاشتم و بهش گفتم پنج فنجون از ارد رو بریز تو ظرفی که از همه بزرگتره و داره با کمک من فنجون فنجون میشمره و میریزه تو ظرف شمارش اعداد اموزش داده میشه...
19 آبان 1393

دوباره بازی

گاهی بازی های من و دخملی فعالیتهای روزمره خودمون رو در یر میگیره گاهی هم وارد مباحث فیزیک و شیمی و ریاضی و علوم میشیم البته از زمانی که مدارس باز شده کمتر میتونم با دخملی بازی کنم و بیشترین زمان مرسانا به دیدن سی دی های زبانش میگذره و از بازی کردن خیلی استقبال نمیکنه و من از این موضوع ناراحتم و تنها کاری که میتونم بکنم صبوری و صبوری با چاشنی قاطعیت لطفا به ادامه مطلب بروید برای اینکه کودک هم توجه اش به جزییات زیاد بشه و هم علوم رو یاد بگیره یک سری کارهای معمولی رو میتونیم تو خونه انجام بدیم من واسه اینکه مرسانا ببینه بخار چیه و چیکار میشه خیلی ساده بردمش کنار کتری در حال جوش و در مورد بخار اب خیلی کودکانه واسش توضیح دادم از اونجایی که ...
6 آبان 1393

دوباره بازی

بچه که بودیم آپارتمان نشینی مفهومی برای ما نداشت خونه برای ما شامل حیاط و چند اتاق دور تا دور اون معنا میداد باغچه محل بازی ما بچه ها بود چه قدر هم لذت میبردیم از اینکه خاک رو لمس میکنیم لذت مون دو چندان میشد وقتی که از حوض کنار باغچه اب بر میداشتیم و میریختیم روی خاک تا گل بازی کنیم اون موقع خمیر بازی اون قدر ها استفاده نمیشد یادمه با همین گل بازی تخیلات مون اوج می گرفت و چیزهایی درست میکردیم که الان یادم میاد تعجب میکنم . اما بچه های امروزه تو چهارچوب خونه محبوسن و ما بزرگترها هم دائما در حال گفتن نکن نکن . واقعا با خودم فکر میکنم ما با لمس محیط زیست و بازی در مکان باز بچگی کردیم یا این کوچولوهای نازدونه با پیشرفت تکنولوژی و موند...
28 مهر 1393