مرسانا مرسانا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

سالهای رنگین من

دخترک بازیگوشم( سری اول)

دختر نازم عاشق بازی هستی وقتی کوچولویی مثل خود تو میبینی میخوای فقط باهاش بازی کنی کار منم تو خونه فقط ابداع بازی شده دیگه تا بتونم هم سرگرمت کنم هم هوشهای چندگانه تو به کار بگیرم  برای دیدن بقیه عکسها لطفا به ادامه مطلب بروید   سه تا ظرف شکر لوبیا و لیمو برات اوردم درشون بستم و تو تکون شون میدادی و تفاوت صداها رو حس میکردی اخرهم همه رو ریختی کف اتاق و شروع به بازی کردی یک کم آرد اوردم تو هم میریختی تو کامیونت و باز خالی شون میکردی ( اصل اینه که شن استفاده کنیم ولی دیگه) حالا نوبت جسم سخت بود ایندفعه لوبیا استفاده کردم لوبیا رو میریختی تو کامیونت گاهی هم یواشکی تو...
26 خرداد 1393

عروسک قشنگم تولدت مبارک

  دختر نازم  بیست و یک ماهگیت مبارک دیگه داری به دو سالگی نزدیک میشی عروسکم از این بابت هم خوشحالم هم نگران اخه به قول بعضی ها بحران دوسالگی البته تو کتابها خیلی خوندم که بچه ها لجباز میشن بهونه گیر میشن تا اینجا که خدا رو شکر خیلی خوب بودی گاهی ممکنه به حرف نکنی ولی خیلی کم پیش میاد در کل استقلالت زیادتر شده یاد گرفتی کاری رو که دوست نداری انجام بدی میگی نه حق انتخاب واسه خودت قائلی دستور میدی نمیزاری پوشک تو عوض کنم سریع فرار میکنی با هزار ترفند باید این کار انجام بشه دیگه مثل اینکه علائم دوسالگی داره بروز میکنه خیلی شیرین شدی مامی جونم اگه بخوام بنویسم چند صفحه میشه کلمات زیادی میگی هر چی که بش...
20 خرداد 1393

نکات کلیدی در تربیت کودک

این نکات به نظر من خیلی ساده و خلاصه بیان شده از همه مادران عزیز عذر میخوام که به خودم اجازه میدم تا این نکته رو بگم ولی خواهش میکنم به حرف این و اون گوش ندین که هر کسی میگه ما تربیت خودمونو داریم اشتباهه شما کاری رو که روانشناسان میگن انجام بدین مطمعنا صدردصد موفق نیستیم همون شصت درصد هم که بتونیم اجرا کنیم فرزند خوبی تربیت خواهیم کرد شک نکنید   والدین محترم، با دقت بخوانید! روانشناسان بر این باورند که کودک در مراحلی از سنین رشد خود دارای خصوصیتهای ویژه همان مقطع می باشد . با دانستن این خصوصیات سنی ، اگر والدین این ویژگی ها را مشاهده نکردند باید نگران باشند ، نه این که اگر در کودکشان موجود بود گله کنند ! این دوران بر این قرارند...
13 خرداد 1393

یک روز دلپذیر

سلام نازگلک مامان الان که دارم این پست رو مینویسم خوابی امشب خیلی زود خوابیدی اخه خیلی خسته شدی هم به مامان کمک کردی هم خیلی بازی کردی دختر نازم عاشق بازی کردنی عاشق بچه هایی دوست داری فقط باهاشون بازی کنی اگه تو خونه یک بچه دیگه باشه اصلا سراغ مامان نمیگیری ولی وقتی تنهاییم فقط به من میچسبی همش هم میگی با یعنی بازی دیگه تقریبا برنامه هر روز مون شده واست یک عالمه کتاب سفارش دادم که تازه دیروز دستم رسید خیلی خوبن  کتاب دس دسی باباش میاد که بازی های قدیمی رو لیست کرده خودم خیلی خوشم اومد یکی دیگه جم جمک برگ خزونه که اونم توش بازی داره حداقل کمکی شده واسه بازیهای بیشتر خدارو شکر به کتاب خیلی علاقه داری همینطور به طبیعت و موجودات زنده . ...
7 خرداد 1393

مرسانا جونم مستقل شده

دختر ناز مامان از روزی که راه میری مستقل تر هم عمل میکنی هر وقت میریم بیرون می خوای خودت تنها بری و هر جا خواستی بدویی و واسه خود باشی فقط هر جا که مانعی باشه مثل پل و چاله انگشت تو دراز میکنی و صدامون میکنی که دست تو بگیریم. در ادمه چند تا عکس از خرید کردنت گذاشتم تو پارکینگ خونه منتظر بابایی یک گشتی هم تو پارکینگ و مقایسه سطل زباله خونه با این سطل تو فروشگاه رفاه و برداشتن چند تا بیسکوییت با دستهای کوچولوت موقع برگشت به خونه نفس مامان عشق مامان وقتی با تو میریم بیرون خسته میشم ولی اینقدر کیف میکنم که یادم میره خستگی هام . دوست دارم و عاشقتم عروسکم ...
28 ارديبهشت 1393

بیست ماهگی مرسانا

 باید دختر داشته باشی تا لطافت دستانش را در هنگام اشک ریختن  حس کنی  باید دختر داشته باشی تا رقابت در دل بردن از پدر را ببینی باید دختر داشته باشی تا صورتی را زیباترین رنگها ببینی باید دختر داشته باشی تا زیبایی لاک قرمز را بفهمی باید دختر داشته باشی تا معنی کفش پاشنه بلند را بفهمی باید دختر داشته باشی تا زیبایی تل سر و گیره مو و دامن کوتاه و تاپ را ببینی باید دختر داشته باشی تا نازکی و دلبری صدایش را هنگام ادا کردن مامان بشنوی باید دختر داشته باشی تا دلگرمی وقت پیری را درک کنی باید دختر داشته باشی تا غمخواری را هنگام بیماری بفهمی باید دختر داشته باشی تا رحمت خداوند را...
20 ارديبهشت 1393

مادران نازنین مادریتان مبارک

دخترم......... نازنین مادر خدا را سپاسگذارم که مادرم  مادر فرشته ایی همچون تو خدا راسپاسگذارم که نازنین دختری مثل تو مفهوم مادر بودن را به من چشاند خدارا سپاسگذارم که هر روز صبح که از خواب برمیخیزم عطر تن توست که سرمستم میکند خداراسپاسگذارم که با خنده های تو شادی را حس میکنم خدا راسپاسگذارم که با دستان کوچک تو دنیا رادر اغوش میگیرم خدا راسپاسگذارم که با پاهای کوچک تو همقدم میشوم خدا راسپاسگذارم که با چشمان زیبای تو زندگی را نظاره گرم خدا را بابت کدام نعمت سپاس گویم که زبانم قاصر است  بابت مادری کردن برای تکه ایی از وجود پاک و مطهرش که مرا لایق امانتداری ان دانست شاید این منتهای نعمتش باشد شاید ...
31 فروردين 1393