فرشته کوچولوی خونه ما
ناناز من عشق من این روزها این قدر شیرین شدی که از بودن با تو سیر نمیشم وقتی خوابی به تماشای صورت مثل فرشته ات میشینم وقتی بیدار میشی لبخند خدا رو میبینم وقتی تلویزیون نگاه میکنی عاشقانه تمنات میکنم نمیدونی چه دنیای زیبایی واسمون ساختی وروجک من . واقعا مادر شدن با تمام سختی ها و دلواپسی ها زیباست حتی زمانی که فضولی هات به اوج خودش میرسه و من کلافه و سردرگم میشم یه لحظه که فکر میکنم من یه مادرم صبوریه که به سراغم میاد و جای عصبانیت میشینه. عاشقتم عاشقانه عاشقتم نفس مامان
اینم چند تا عکس از شیرین کاریات اونم موقعی که تازه در حال جا به جا کردن وسایل تو خونه جدیدمونیم
مثلا میخوای خودت اب بخوری ببین که چه کار میکنی نازنینم
و در اخر.......
اینم چند تا عکس از بعد از غذا خوردنت مامانی قربونت بره همیشه بعد غذا باید حموم کنی بس که کاسه بشقاب به سر و پات میمالی بوی کره میگیری و بابایی هم همیشه اعتراض میکنه که چرا بهش ظرفش میدی اخه نمیدونی چه ذوقی میکنی .....
اینجا ذوق زده شدی که بهت کاسه تو دادم قربونت برم من
دیگه شروع شد .....
قاشق به پاها و دهنت میزنی.....
دیگه کم کم داره میره که به صورتت بمالیش.....
قاشق گذاشتی کنار و ......
موفق شدی با سر شیرجه بری تو کاسه خالی از غذات....واقعا خسته نباشی مامانی